خدایا دیگر نمی دانم چا درست است ؟
نمیدانم که آیا این هم باز امتحانی است از سویت ؟!
خدایا ! خدایا !
نمی خواهم ....... دیگر نمی توانم .......
می دانم که تنها خود مقصرم ...... میدانم
خواهم ایستاد محکم در برابر ناملایمات
اگر خدایا تورا هم نداشتیم ، آن وقت چه ؟
خدایا ، تو این زمونه همه به فکر خویشتن
دیگر قلبها را نمیتوان شناخت .......
محبتها ، عشق ها ، همه و همه خریدنی شدند ......
ای کاش
در آن دوران که عشق ها واقعی ،محبتها وفادار بودند بدنیا آمده بودم
خدایا تنها میدانم که توبر همه چیز آگاهی
و تنها دل به همین خوش کرده ام
نا امیدم مکن ، رهایم نکن ، که تنها امیدمی
دستم گیر و یاریم کن