زلال گویی

مذهبئ.عاطفئ

زلال گویی

مذهبئ.عاطفئ

کیک خدا

یک خداوند

 
به نام خدا
 

   بعضی وقتا از خودم می پرسم: مگه من چه گناهی کردم که

   خداوندچینین مشکلی سر راه من قرار داد ؟

 

   برای پاسخ به این سوال یک مثال جالب می زنم :

  

   یک روز دختری که از درس جبر نمره نیاورده بود، قلبش شکسته شده بود و بهترین دوستش هم او را ترک کرده بوده به مادرش گفت : همش اتفاق های بد می افته !

تصویر اصلی را ببینید
 

   مادر که در حال کیک پختن بود از او پرسید که آیا کیک دوست دارد ؟

 

 

    و دخترک جواب داد : البته من عاشق دست پخت شما هستم !

 

 

   مادر مقداری روغن مخصوص شیرینی پزی به او داد

   دخترک گفت :اه...! حالم را به هم می زنه !

 

 

   مادر تخم مرغ خام پیشنهاد کرد ،و دختر گفت : از بوش متنفرم !

 

 

 

    این بار مادر رو به او کرد و پرسید: با کمی آرد چطوری ؟

    و دختر پاسخ داد که از آن همه بدش می آید .

 

 

   مادر با چهر ای مهربان و متین رو به دخترش کرد و گفت : بله شاید مهمه اینها به تنهای  به نظرت بد بیایند ولی وقتی آنها را به اندزه و شیوه مناسب با هم مخلوط کنی یک کیک خیلی خوشمزه خواهی داشت .

 

 

خداوند نیز این چنین عمل می کند .
 

   ما خیلی وقتها از پیشامدهای ناگوار از پروردگارمان شکایت می کنیم در حالی که فقط اومی داندکه این موقعیت ها برای آمادگی در مراحل بعدی زندگی لازم است و منتهی به خیر می شوند .

 

 

   باید به خداوند توکل کرد و اطمینان داشت که همه این موقعیت های به ظاهر نا خوشایند معجزه می آفرینند.

 

 

 تصویر اصلی را ببینید

 

 

   مطمئن باش که خداوند تو را عاشقانه دوست دارد چون در هر بهار برایت گل می فرستد وهر روز صبح آفتاب را به تو هدیه می کند .

 

 

 

   پروردگار هستی با اینکه می تواند در هر جای از دنیا باشد قلب تو رت انتخاب کرده و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگویی گوش می کند .

 

 

 
 و تو باید صبور باشی و این مراحل را طی کنی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد